وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

بایگانی

۹۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

260

اما درباره اینکه قلب گاهی ادبار دارد، گاهی اقبال دارد و همه ما موظف هستیم مواظب قلب خود باشیم، اینکه در بیان حضرت امیر(علیه السلام) نقل شد که فرمود «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِض» (1).

ما بین اقبال و ادربارِ قلب با خستگی بدن کاملاً فرق می‌گذاریم؛ اگر کسی قلب‌شناس باشد و مراقب قلب خود باشد، می‌داند که به نماز شب علاقه‌مند است، منتها حالا چون خسته است خوابش برد، این غیر از آن است که حوصله نماز شب نداشته باشد، علاقه نداشته باشد.

در آن جا حضرت فرمود قلب گاهی اقبال دارد، گاهی ادبار، فرمود آنجا که قلب حال ندارد، فعلاً علاقه ندارد، آن را تحمیل نکنید، اگر تحمیل کردید ممکن است که از واجب ها هم باز بماند.

یک بیان نورانی از پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شد که همان بیان برای مؤمنین هم هست آن بیانی که درباره حضرت هست، فرمود که «تَنَامُ عَینِی وَ لا تَنَامُ قَلبی» (2)؛ ... این قلب هرگز نمی‌خوابد.

  • همایون سلحشور فرد

عمل، عامل را رها نمی‌کند

259

می‌فرماید این همان است که شما عمل کردید «ذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ» نه «بما کنتم تکسبون»؛ یعنی آنچه را شما می‌بینید عین عمل شماست ... می‌فرماید عین کارتان را دارید می‌چشید.

معلوم می‌شود این کارهای ما ظاهری دارد که انسان به حسب ظاهر آن را می‌بیند، باطنی دارد که باطن آن همان سَم و مهلک است «ذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ» ...

انسان نمی‌داند که هیچ ممکن نیست کسی بتواند نسبت به دیگری بد کند «الّا بالعرض»، تصمیمی که می‌گیرد مثل سمّ مهلک است، اراده تصمیم و نیت سوء و کار بدی که دارد انجام می‌دهد، در درجه اول محدوده خود را آسیب می‌رساند.

این مثل کسی است که در درون منزل خود کَنیفی بدبو بکَند، آن وقت عابران کوچه و کوی و برزن که ردّ می‌شوند، بوی کَنیف گاهی به آنها هم آسیب می‌رساند، وگرنه هیچ ممکن نیست کسی در حق دیگری کار خوب بکند و هیچ هم ممکن نیست کسی در حق دیگری کار بد بکند، بلکه تمام کارها در درجه اول در حیطه هویّت خود آدم انجام می‌شود ...

  • همایون سلحشور فرد

258

ضلالت هرگز ابتدایی نیست، ضلالت، کیفری است و ضلالت، امر وجودی نیست، امر عدمی است؛ یعنی خدا شخص را به حال خودش رها می‌کند ...

«یُضلل» به خدا اسناد داده می‌شود؛ معنای آن این نیست که ـ معاذ الله ـ خدا کسی را بیراهه می‌برد و ضلالت ابتدایی هم ندارد که خدا ابتدائاً کسی را گمراه کند.

  • همایون سلحشور فرد

257

کسانی که اهل وحی و دیانت نیستند، حقوق آن ها، اخلاق آن ها، تبصره‌ها و مواد کاربردی، هیچ کدام صبغه علمی ندارد، برای اینکه آیین‌نامه‌های این ها، مواد مصوب مجلس آن ها به مبانی وابسته است؛ مبانی آن ها هم مثل استقلال، حرّیت، امنیت، امانت، محیط زیست، زندگی مسالمت آمیز و مانند آن است که این ها مبانی مشترک پذیرفته شده بین الملل است و کلید همه این مبانی یعنی «مبنی المبانی»، عدل است، همه این ها در محور عدل سامان می‌پذیرد، عدل هم مفهوم آن خیلی شفاف و روشن است ...

عدل، یعنی «وضع کل شیء فی موضعه»، تا اینجا مشترک بین موحد و ملحد است، چون آن ها که خدا را قبول ندارند هم مجلسی دارند، قانون وضع می‌کنند، آیین نامه دارند، تبصره دارند، مواد دارند، مواد را از مبانی می‌گیرند؛ اما مبانی را بدون منبع در دست دارند.

عدل که عبارت از «وضع کل شیء فی موضعه» است، اینها نمی‌دانند جای اشیا کجاست، چون جای اشیا را اشیاآفرین می‌داند، جای اشخاص را اشخاص آفرین می‌داند؛ لذا دست آن ها خالی است.

  • همایون سلحشور فرد

256

چند چیز است که دل را واقعاً نرم می‌کند. یکی جریان سید الشهداء(سلام الله علیه) است، حیف که این به دست ماها افتاد؛ این جریان سید الشهداء یک سهم تعیین‌کننده‌ای در ایجاد امنیت و آرامش دارد.

می‌دانید این اشک، جامعه را چه کار می‌کند. جامعه‌ای که اهل اشک باشد، اهل ناله و ضجّه باشد، جامعه عطوف است؛ جامعه سارق و کاذب و فَتّان و مانند آن نیست.

آنچه در بعضی از روایات دارد، مسأله بهشت و ثواب اخروی که «ممّا لا ریب فیه» است، این ها بیّنُ الرُّشد هستند؛ اما تأمین جامعه، جامعه‌ای که اهل اشک باشد، عاطفی است، جامعه عاطفی که برای هم چاقو نمی‌کشند؛ این از بهترین برکات روضه است.

در بعضی از روایات هم به این نکته اشاره شد که این از برکات کربلاست که جامعه را عطوف می‌کند؛ چه اینکه درباره نشاط فرمودند در میلاد ما، در خوشحالی ما هم خوشحال باشید، چون جامعه با نشاط هم دیگر جامعه چاقوکشی و عربده کشی نیست.

  • همایون سلحشور فرد

255

در آغاز این دعای نورانی «افتتاح» که از وجود مبارک حضرت است، به ما آموختند که همیشه اهل گدایی و نیاز نباشید، آن هم خوب است، قدری هم اهل ناز باشید،

اصلاً ماه مبارک رمضان ماه ناز است. در این دعای «افتتاح» می گوییم خدایا! من می خواهم «مُدِلًّا عَلَیْکَ»، می خواهم با تو دَلال کنم، ناز کنم، نه نیاز.

نیاز را که در یازده ماه دارم، من می خواهم إدلال کنم؛ دَلال، غَنج و ناز را هم که به ما راه دادی.

  • همایون سلحشور فرد

254

راه اویس قرن شدن چیست؟ راه حارثةبن عبدالله شدن چیست؟ ...

حضرت امیر (علیه السّلام) فرمود مردانی هستند که گویا بهشت را می بینند.

بهشت را باور داشتن مهم نیست، چون هر مؤمنی  بهشت را باور دارد، یا به دلیل اجمال و یا به دلیل تفصیل؛ اثبات اینکه بهشتی و جهنمی هست، عدلی و حسابی هست، صراطی هست، این با چند سال درس خواندن حل می شود؛ اما آدم اینجا نشسته بهشت را ببیند، جهنم را ببیند، باطن را ببیند ...

وقتی وجود مبارک امام باقر و امام سجاد (سلام الله علیهما) این پرده را از جلوی چشم شاگرد خود برداشتند، دیدند در صحنه عرفات چه خبر است؛ این راه، راه دارد یا ندارد؟

  • همایون سلحشور فرد

253

اینکه قرآن می فرماید این کتاب متشابه است، چطور متشابه است؟

فرمود یک اختلاف داخلی در بعضی ها هست، ما این گره کور را به وسیله بعضی ها حل می کنیم؛ معلوم می شود این ها با هم آشنا هستند؛ اگر طبیب و مریض با هم اختلاف می داشتند که طبیب به بالین مریض نمی آمد.

فرمود بعضی ها به حسب ظاهر بیمار هستند، بعضی ها به حسب ظاهر طبیب هستند، ما این طبیب را به بالین این بیمارها می فرستیم، تا این ها حل بشود.

این متشابهات به منزله بیمارهای علمی هستند، آن محکمات به مترله اطبّای علمی هستند.

  • همایون سلحشور فرد

252

برجسته ترین دعای امت اسلامی این است که «لَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا» (1).

یک امت اسلامی از خدای سبحان می­ خواهد که یک­ دست باشیم، کینه کسی را نداشته باشیم، بر فرض هم اختلافی هست قابل حل است؛ این طور نیست که حالا ما خودمان را به کینه مبتلا کنیم که ده­ ها خطر را همین کینه به همراه دارد، نه خاطرات سالمی برای آدم می­ گذارد، نه وقت سالمی برای آدم می­ گذارد، نه آرامشی برای خانواده می­ گذارد.

  • همایون سلحشور فرد

 251

پرسش: بعضی از بچه ها که به دنیا می آیند دست و پا ندارند، این ها مگر خلقت خدا نیستند؟

پاسخ: البته این هم در اثر اینکه خدای سبحان نسبت به اینها فاعل تام است، نه علت تام.

پدر باید مواظب باشد، مادر باید مواظب باشد، هم عقل و هم فطرت می گوید و هم انبیا را فرستاده برای اینکه شما مواظب باشید.

فرمود اگر فلان کار را کردید بچه ناقص الخلقه به دنیا می آید؛ فلان عمل را کردید ناقص الخلقه به دنیا می آید؛ فلان کار را نکردید، مستوی الخلقه به دنیا می آید.

ذات اقدس الهی نسبت به تک تک موجودات فاعل تامه است، نه علت تامه. نسبت به اصل نظام علت تامه است، چون دیگر قابلی در کار نبود.

آن وقت این را هم تربیت کردند، دستور دادند و گفتند این امور را رعایت کنید؛ حتی اگر خواستید آن فرزند زیبا شود، آن مادر در دوران بارداری میوه خوب مصرف کند، معطر باشد، سیب مصرف کند، دیگر عصبانی نشود، همه اینها از جزئیات و کلیات را گفتند.

  • همایون سلحشور فرد