وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

بایگانی

۱۰۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/3

این بیان نورانی امام رضا (سلام الله علیه) که بارها شنیدید ملاحظه بفرمایید.

حضرت فرمود «تَزَاوَرُوا» به زیارت یکدیگر بروید، فاصله نگیرید، «فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ» شما شیعه‌های ما هستید، وقتی به سراغ یکدیگر می‌روید، جلساتی دارید ولو هفته‌ای یک بار، دور هم جمع میشوید شیعه ما هستید حرفهای ما را نقل کنید «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ»(1) احادیث ما عاطفه ایجاد می‌کند، محبت ایجاد می‌کند، دوستی ایجاد می‌کند.

  • همایون سلحشور فرد

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/2

تنها کسی که می‌تواند عاطفه را به جامعه منتقل کند زن است؛ این عواطف که کم شود، گذشت در زندگی که کم شود، قرض الحسنه کم شود، بانک?های ربوی زیاد شود، نتیجه آن میلیون‌ها پرونده است که در دستگاه قضایی است.

جامعه را هرگز با ربا و فشار و خشونت و اِفراط نمی‌شود اداره کرد؛ این ده ـ دوازده میلیون پرونده متعلق به ماهاست.

  • همایون سلحشور فرد

فاصله گرفتن از عاطفی مادری، عامل مشکلات جامعه/1

بعد از اینکه ساختار کلی عالَم را مشخص کرد، فرمود «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»؛ هیچ تفاوتی و تفاخُری انسان بر انسان دیگر ندارد ... ساختار همه یکی است، آن موادّ اولیه ای که بشر از آن پیدا شد آن هم یکی است؛ زن هم مثل مرد از همان حقیقت خلق شده است، پس تفاوتی در خلقت زن و مرد نیست ...

پرسش: استاد معذرت می خواهم! اگر انسان ها تفاوتی ندارند، چرا تفاوت در حقوق را بین زن و مرد قائل شدید؟

  • همایون سلحشور فرد

در نظام تکوین فرمود انسان آزاد است، کسی را مجبور نکردند.

«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» (1) می‌خواهند به انسان بگویند شما آزاد هستی، می‌خواهی سم بخور می‌خواهی شهد بخور؛ آزاد هستی هر راهی را بروی.

آزادی انسان نه مجبور است نه مفوّض

اما در نظام تشریع خیر انسان در این است که سم نخورد؛ همین خدایی که می‌فرماید «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»، انبیا را عقول را فطرت را همه را بسیج کرده تا به انسان بگوید کدام راه را بروید.

اگر با داشتن حجّت بالغه الهی بیراهه رفت، مسأله «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» (2) بگیر و ببند از آنجا شروع می‌شود.

  • همایون سلحشور فرد

این عبادت کردن خدا یک قرنطینه است.

اینکه می‌گویند هر کاری می‌کنید مستحب است بگویید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌» (*) این یک ادب زندگی است.

البته ثواب دارد و ثواب لفظی دارد و ثواب عبادی دارد، این سر جایش محفوظ است؛ امّا این راه زندگی را به آدم نشان می‌دهد.

انسان هر حرفی می‌زند، هر کاری می‌کند، چیزی را می‌خواهد بنویسد، چیزی را می‌خواهد بخواند اول می‌گوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» این یک قرنطینه است.

  • همایون سلحشور فرد

هر کاری که ذات اقدس الهی می‌کند برای کمال انسان است و کمال انسان هم فقط در راه عبادت است که قرب الی الله است ... 

فرمود ما هر کاری کردیم برای اینکه شما عبادت کنید؛ این فای «فَاعْبُدِ» تنها در این سوره نیست، هر جا سخن از این است که ما کاری کردیم برای اینکه شما کامل شوید و این هم هدف مخلوق است نه هدف خالق.

این‌‌چنین نیست که ذات اقدس الهی مقصدی داشته باشد (یک) و چون فاقد آن مقصد است ناقص است (دو) و کاری انجام می‌دهد که به وسیله آن کار به آن مقصد برسد (سه)، اگر بندگان عبادت نکردند ـ معاذ الله ـ خدا به مقصد نمی‌رسد (چهار)، هیچ کدام از اینها نیست.

خدای سبحان برای چیزی کار نمی‌کند؛ نه جهان را خلق کرد تا سودی ببرد، نه جهان را خلق کرد تا جودی کند.

  • همایون سلحشور فرد


در خلقت وجود مبارک موسی چه حادثه‌ای اتفاق افتاد که امّت او به این صورت در آمدند و در خلقت وجود مبارک عیسی چه حادثه‌ای پیش آمد که امّت او به این صورت در آمدند؟؛ اگر اینها را تحریک نکنند، اگر استکبار جهانی روی اینها کار نکند، اینها را رها کنند، طبعاً پیروان مسیح نرم‌تر از پیروان موسای کلیم‌ هستند ...

سرّش گفتند این است که وجود مبارک عیسی در حال نشاط، رحمت، انبساط، انعطاف و وضو به بار آمده است؛ وجود مبارک موسی در حال اضطراب، در حال سیّءالخُلق بودن، خوف، هراس به دنیا آمده است.

حالا اینها در حدّ کارهای ذوقی است، اسرار عالم را خدا می‌داند؛ ولی کارهای ذوقی گوشه‌ای از تفسیر را می‌تواند به عهده بگیرد، نه بحث‌های اساسی تفسیر را.

  • همایون سلحشور فرد

سرّ طرح قصّه ابلیس در چند سوره برای این است که مهم‌ترین مشکل جامعه بشری همان حرص، تکبّر و مانند اینهاست که جامعه را از پا درمی‌آورد.

دروغ گفتن،حسد داشتن،متکبّر بودن،هوا و هوس‌محور بودن، اینها جامعه را واقعاً از پا درمی‌آورد.

فقر و نداری تا اندازه‌ای انسان را متزلزل می‌کند، اما جامعه بر اساس دروغ و خلاف بر پا نمی‌ماند؛ لذا قصّه ابلیس را که مسأله تکبّر و حسد دامن گیر او بود، هر از چند گاهی به مناسبت‌هایی ذکر می‌شود ...

  • همایون سلحشور فرد

نمی‌شود گفت که کمیل(رضوان الله علیه) دارای قُرب فرائض بود قُرب نوافل بود.

کسی که دارای قُرب نوافل است ولیّ عصر او را تقبیح نمی‌کند، کسی که دارای قُرب فرائض است حافظ خون مردم است، حافظ مال مردم است، حافظ امنیت مردم است و حافظ استقلال مردم است ...

بنابراین او یک آدم خوبی بود، منتها مدیر و مدبّر نبود.

نقل دعای «کمیل» معنایش این نیست که به مقام قُرب فرائض رسید ... ما از کجا ثابت کنیم که او دارای قُرب فرائض است؟ از کجا ثابت کنیم او دارای قُرب نوافل است؟ با احتمال که نمی‌شود گفت این قُرب فرائض و نوافل دارد.

نصّی است از ولیّ خدا و امام زمانش که می‌گوید تو این کار بد را انجام دادی و تو پلی برای غارتگران شدی؛ حالا حضرت توبیخ دیگری نکرد، حرف دیگر است.

مستحضرید تمامِ نامه این نیست، آنچه که در نهج‌البلاغه آمده است بخشی از نامه‌های وجود مبارک حضرت امیر است.

غرض این است که با وجود آن دعا نمی‌شود گفت که او شاید قُرب فرائض داشت، با شاید و باید و مانند آن قرب فرائض و قرب نوافل ثابت نمی?شود. ..

بله، دعا یادش داد و خیلی از چیزها یاد دیگران دادند، اما معنایش این نیست که دارای قُرب نوافل است.

گاهی ممکن است انسان در زمان «هُدنه» و آرامش اهل نیایش باشد، اما وقتی که امتحان الهی پیش آمد، جان مردم، مال مردم، خون مردم، تدبیر برای مردم و مدیریت مردم پیش آمد، نتواند اداره کند.

افراد دیگری هم بودند که حضرت امیر فرمود خوبی پدرت باعث شد که من به تو کار دادم، وگرنه تو که شایسته این کارها نبودی. (1)

غرض این است که اثبات اینکه فلان شخص دارای قُرب نوافل یا فرائض هست کار آسانی نیست ...

پرسش: بالأخره حضرت به کمیل فقط گفت در راه من به شهادت می رسی؟ اینکه واقع شد.

پاسخ: نه، دو حرف است و همه شهدا که یکسان نیستند؛ همان طور که همه انبیا یکسان نیستند، همه مرسلین یکسان نیستند، «لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ» (2) یک، «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ» (3) دو.

اولیای الهی، شهدا، صدّیقین و صالحان هم این‌‌چنین هستند و اینها هم درجاتی دارند، اما این‌طور نیست که حالا کسی که به تعبیر حضرت امیر(سلام الله علیه) پلی بشود که رهزن ها بیایند خون مردم را بریزند، بگوییم این شخص از قرب نوافل یا فرائض برخوردار بود، این چنین نیست ...

مدیریت او ضعیف بود ... یا ضعف در اراده بود یا ضعف در تدبیر بود، بالأخره یا ضعف علمی بود، ضعف سیاسی بود.

تو نباید پیش?بینی می‌کردی؟! تو باید چهار تا «عین» می‌داشتی راه‌بین می‌داشتی، همین طور خوابیدی؟! آنها هم آمدند زدند، بردند و کشتند.

مگر آدم با اینکه دشمن دارد همین طور شب می‌خوابد؟!

خدا ـ ان‌شاء‌الله ـ نظام را حفظ کند!

«والحمد لله رب العالمین»

پی نوشت ها:

1- نهج البلاغه, نامه71

2- سوره اسراء, آیه55

3- سوره بقره, آیه253

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «ص»، آیات 41 الی 44

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

لینک در وبلاگ کشکول حکمت

لینک در کانال تلگرامی کشکول حکمت

  • همایون سلحشور فرد

شما می‌بینید دین اعتکافی در مسجد دارد که همه ما می‌شناسیم، «مرابطه»‌ای دارد که اعتکاف در مرز است و آن را کمتر می‌شناسیم، برای اینکه کمتر آن کار را کردیم و کمتر کسی توفیق پیدا می?کند که حداقل سه روز و حداکثر چهل روز برود مرزداری کند.

مسجد چون آمدنش رایگان است جا پیدا نمی‌شود؛ اما مرزداری هم همین اعتکاف است، منتها در اعتکاف می‌گویند روزه بگیر و بخواب و در آن?جا می‌گویند نخواب که مبادا اسیر شوی... آن?جا مشتری ندارد، اما مسجد چهارده هزار، پانزده هزار، شانزده هزار، چون کار رایجی است و ارزان است، مشتری دارد.

مرزداری (مرابطه) اعتکاف سه روزه است، یعنی کمتر از سه روز مشروع نیست؛ یک وقت است کسی سرباز است، به او می‌گویند یک روز بمان یا دو روز پُست بده که حرف دیگری است؛ اما بخواهد این مستحبّ دینی را عمل کند، این قصد دارد، مستحب است، حساب و کتاب خاصّ خودش را دارد که باید بگوید من قصد «مرابطه» کردم، نیّت «مرابطه» کردم «لله سبحانه و تعالی»؛ ... این یک امر عبادی است...

  • همایون سلحشور فرد