لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ با آزادی تشریعی انسان ارتباطی ندارد
در نظام تکوین فرمود انسان آزاد است، کسی را مجبور نکردند.
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» (1) میخواهند به انسان بگویند شما آزاد هستی، میخواهی سم بخور میخواهی شهد بخور؛ آزاد هستی هر راهی را بروی.
آزادی انسان نه مجبور است نه مفوّض
اما در نظام تشریع خیر انسان در این است که سم نخورد؛ همین خدایی که میفرماید «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»، انبیا را عقول را فطرت را همه را بسیج کرده تا به انسان بگوید کدام راه را بروید.
اگر با داشتن حجّت بالغه الهی بیراهه رفت، مسأله «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» (2) بگیر و ببند از آنجا شروع میشود.
این بگیر و ببندِ تشریعی، کار با آن آزاد بودنِ تکوینی ندارد؛ این «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» هیچ ارتباطی به مسائل فقهی ندارد.
این یک مسأله کلامی است؛ انسان آزاد است بین کفر و ایمان، بین الحاد و توحید و مانند آن ...
ولی فرمود «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» (3) آنگاه یک عده مؤمن هستند «اللّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا» (4) آنهایی که کافرند «وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ» (5)
اگر با داشتن همه حجج بالغه کسی بیراهه رفت از آن به بعد دیگر بگیر و ببند شروع میشود.
این طور نیست که «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»، «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» ـ معاذ الله ـ با آن بگیر و ببندهای «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» مُعارض باشد، اینها دو مبحث است؛ آنها هم اشتباه کردند تکوین را با تشریع.
بله خدا میتواند جلو را بگیرد ولی راه را باز کرده.
اگر خدا با اجبار مردم را به فضیلت ببرد اینکه کمال نیست ...
«و الحمد لله رب العالمین»
مطلب مرتبط قبلی:
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّین، اباحه گری را تجویز نمی کند
پی نوشت ها:
1.سوره بقره، آیه256
2.سوره حاقه، آیات30و31
3.سوره بقره، آیه256
4.سوره بقره، آیه257
5.همان
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره مبارکه «زمر»، آیات 1 الی 4