می نویسم تا بدانند ...
سی سال قبل خبری از سلفی و استوری و این ها نبود اما لحظاتی که در چنین روزی در کابین آمبولانس در همین زاویه دو ساعتی کنار تابوت مهمان محله مان، شهید بهزاد مفتوحی نشسته بودم، به خوبی در خاطره ام ثبت شده است.(1)
آن روز فکر می کردم که ای کاش می شد هر سال در همین روز، همین مسیر را طی کنم و تجدید عهد کنم، اما حالا پانزده سالی هست که هر روز برای رسیدن به گلخانه عطرآگین، مشرف بر گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها) می شوم.
امروز هم بر سر مزارش نه سلفی می گیرم و نه استوری می گذارم، اما می نویسم تا این لحظات ثبت شود.
می نویسم تا بدانند اتّفاقی و سرخود به اینجا نیامده ام که کسانی بخواهند با اتهام تراشی ها و پرونده سازی ها (2) مرا از گلخانه عطرآگین برانند.
امروز هم منِ «خلاف کارِ دست به کانال» -به زعم شما- (3) در سی اُمین سالروز آن 2 ساعت طلایی و به مدد همان شهدایی که مرا متّهم به وهن مقام شامخشان کردید می نویسم تا بدانید ارزشی بودن به وسیع ساختن محل عبادتتان نیست، بلکه به سعه صدر است، به حق اظهار نظر قائل شدن برای زیردستان (4)، به تحمّل شنیدن نظرات انتقادی (5)، به قضاوت عجولانه نکردن در برابر گزارشات اسکرین شات گونه
می نویسم تا بدانید تکریم شهیدان به مرتفع ساختن بنای یادمان آن ها نیست، بلکه به اقامه کردن راه و مرام آن هاست؛ شما با چنین تعاملی که با زیرمجموعه تان دارید، هرگز به گرد پای سرداران رشیدی همچون «پازوکی» نخواهید رسید که نیمه های شب، توالت زیردستانش را تمیز می کرد. (6)
شما که انتقادی را برنمی تابید و در برابر آنچه خطا می دانید، «با بی رحمانه ترین شکل ممکن» - به تعبیر خودتان- برخورد می کنید، هرگز شباهتی به سردار شهید «مهدی زین الدین» ندارید که با برخورد کریمانه اش، از چاقوکش زنجانی، فرمانده گردان می ساخت.(7)
اگر در دهه هفتاد اجازه ندادم تکنوکرات های حاکم بر شهرداری پایتخت، نام امثال شهید بهزاد مفتوحی را از خیابان های محله مان بزدایند (8)، در دهه نود هم اجازه نخواهم داد افرادی با رفتارهای طاغوتی شان (9)، شاخص های ارزشی و انقلابی گری را منحرف کنند.
پی نوشت ها:
2- در مذمّت پرونده سازی برای مردم عادی+صوت
4- کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت
5- فیلم: مسؤول باید انتقادپذیر باشد!
6- فرمانده مخلص ما : شهید اسدالله پازوکی...
7- حرف حساب!