مرگ، پوسیدن نیست
267
این طور نیست که مرگ پوسیدن باشد، مرگ آخر خط باشد، این حرف از حرف های آسمانی قرآن است؛ یعنی شما در کتاب های فلاسفه و حکما و شرق و غرب عالم بگردید، این حرف را پیدا نمی کنید، این حرف را فقط انبیا آوردند که انسان مرگ را میمیراند، نه بمیرد.
هیچ فیلسوفی این حرف را نگفته، هیچ حکیمی این حرف را نگفته، همه می گویند مرگ آخر خط است، آخر راه است؛ اما دین آورده، حرف وجود مبارک ابراهیم و عیسی مسیح و موسای کلیم(علیهم السلام) همین است که انسان مرگ را میمیراند.
ما یک دشمن داریم که آن مرگ است؛ در این مصاف و درگیری، ما او را چماله و مچاله میکنیم، زیر پای خود له میکنیم، از آن عبور میکنیم و وارد صحنه برزخ میشویم؛ آنجا ما هستیم و مرگ نیست، وارد ساهره قیامت میشویم که آنجا ما هستیم و مرگ نیست ـ انشاءالله ـ وارد بهشت میشویم، آنجا ما هستیم و مرگ نیست «إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولَی» (*) تمام شد و رفت.
پس ما مرگ را اماته میکنیم. فرمود ای پیامبر! تو یک چنین صحنهای در پیش داری؛ آن وقت صحنه محاکمه است، مگر میشود انسان در این عالَم منظّم، هر کاری کرد، کرده باشد و حساب و کتابی نباشد؟! این طور نیست. فرمود تو هم میمیری، آنها هم میمیرند، وارد صحنه محاکمه میشوید.
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ جلسه 27 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 27 الی 34
پی نوشت:
*- سوره دخان، آیه 35
مطلب مرتبط قبلی: