حرم می رویم که باسواد بشویم
265
بارها به عرض شما رسید، آدم که مشهد مشرّف میشود، مشاهد مشرفه هر کدام از ائمه، این زیارت نورانی «جامعه کبیره» را میخواند، گذشته از آن ثواب های خودش و شفای مرضا و قضای حوایج و ده ها حاجت دیگر، از آنها میخواهد که باسواد شود.
این باسواد شدن که گناه کبیره نیست، کسی میخواهد مُلّا شود، یعنی مثل شیخ انصاری یا آخوند خراسانی بشود، این طور که ما از سواد فاصله میگیریم، با سواد شدن معصیت نیست، نشانهاش همین است که ما این طور فکر میکنیم که نباید مثل آخوند خراسانی شد؛ اصلاً ما حرم مشرّف میشویم، برای اینکه باسواد بشویم و برگردیم.
در زیارت «جامعه» میخوانیم ما آمدیم اینجا «مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم»؛ ما آمدیم باسواد بشویم و برگردیم ... معنای «مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم» این است که شما فرمودید ما علومی داریم «لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان»، ما را جزء آن زائران قرار بدهید، علمی به ما بدهید که ما با آن علم برگردیم، همه علم ها در درس و بحث نیست، گوشهای از علم در درس و بحث است.
دولت آن است که بی خون دل آید به کنار / ورنه با سعی و عمل، باغ جنان این همه نیست (*).
انسان با درس و بحثِ تنها به جایی نمیرسد، این همان اوایل راه است. حرم که مشرّف میشوید برای اینکه علم یاد بگیرید، وقتی علم یاد گرفتی آن وقت توحید را طرزی تبیین میکنیم که دیگر خطر داعشی و تکفیری و مانند آن در جهان ظهور نکند.
«مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم»؛ یعنی من از شما درخواست میکنم علمی به من بدهید، توفیقی به من بدهید که من بتوانم بار علم شما را حمل کنم.
آن علمی که دیگران دارند که آسان است، آنها همه جا هست، علمی که نزد شماست، فرشته باید حمل کند و انبیا باید حمل کنند و معصومان باید حمل کنند و شاگردان شما.
درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ جلسه 27 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 29 الی 34
پی نوشت:
* حافظ، غزل شماره74