با توصیه های غیر تخصصی، شیطان را یاری نکنیم.
همایون سلحشور فرد، دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
چندی قبل در یک مسجدی یکی از علماء روحانی روایتی را برای نمازگزاران شرح می داد.
روایت از این قرار است که «روزی ابلیس در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود ... پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نزدیک او رفت و فرمود: ای ملعون! تو را چه شده است که این چنین ضعیف و رنجوری؟ گفت: یا رسولالله! از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم و صبر و طاقتم تمام شده است ... هفت خصلت نیکو در امت تو وجود دارد که من هر چه تلاش میکنم، این خصلتها را از آن ها بگیرم، نمیتوانم! ... آن خصلتها عبارتاند از اینکه هر گاه به هم میرسند سلام میکنند، وقتی همدیگر را ملاقات میکنند با یکدیگر دست میدهند ...» (1)
وقتی نقل روایت به اینجا رسید آن عالم روحانی به خاطر شرائط کرونایی و توصیه هایی که مطرح است ملاحظه ای کرد و گفت: «البته تخصصاً می گویند دست ندهید»
اما علی رغم یادداشت های قبلی در این خصوص باز هم در اینجا لازم است نکاتی را ذکر کنم:
همانطور که آن عالم روحانی ملاحظات تخصصی پزشکان را در سخنانش نظر گرفت، از متخصصان علوم پزشکی نیز انتظار می رود که در توصیه های خود، آموزه های دینی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی را در نظر بگیرند و نشان دهند که بر اهمیت آداب اجتماعی واقف هستند و آن ها را نفی نمی کنند، بلکه صرفاً بنا بر یک ضرورت پیش آمده توصیه به ترک موقت یکی از آداب اجتماعی می کنند و همچنین خوب است اظهار امیدواری کنند که با رفع شرائط کرونایی دوباره بتوانیم دست یکدیگر را به مهر بفشاریم.
نکته بعدی اینکه آیا واقعاً توصیه به دست ندادن یک توصیه تخصصی است؟ این توصیه بر مبنای کدام مشاهدات و بررسی های علمی صادر شده است؟ طبق بررسی های به عمل آمده، سطوح نقش چندانی در انتقال ویروس و بیماری زایی آن ندارد.
خطر سطوح در انتقال بیماری صرفاً آنجایی مطرح است که سطحی دقیقاً در کنار فرد بیمار و یا کاملاً آغشته به ترشحات فرد بیمار باشد؛ مثلاً دماسنجی را که زیر زبان فرد بیمار قرار داده شده لمس کنیم و بلافاصله دست خود را به چشمانمان بزنیم، امّا در شرائط عادی و بدون تماس مستقیم با ترشحات فرد بیمار، احتمال انتقال از طریق سطوح بسیار بسیار ضعیف خواهد بود (2).
همچنین همانطور که قبلاً ذکر کردم (3) بر فرض هم که احتمال خطری در این زمینه متصور باشد، راه دقیق علمی آن است که با رویکرد میان رشته ای و چند تخصصی (multidisciplinary) ابتدا بررسی کنیم که احتمال این خطر نسبت به خطرات دراز مدت ترک برخی آداب اجتماعی از چه درجه اهمیتی برخوردار است و آیا راهی وجود دارد که به جای پاک کردن صورت مسأله بتوانیم روشی هایی را توصیه کنیم که ضمن حفظ این قبیل آداب اجتماعی، از انتشار بیماری در جامعه نیز پیشگیری کنیم یا خیر؛ آن گاه اگر ناچار شدیم سراغ حکم ضرورت در شرائط خاص برویم.
لذا با توجه به شواهد مذکور در می یابیم که به نظر نمی رسد تخصصاً نیازی به منع مردم از دست دادن باشد و این توصیه بیشتر به یک احتیاط افراطی، سخت گیرانه و بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی، روانی و فرهنگی آن به نظر می رسد و جامعه شناسان نیز در این خصوص هشدار داده اند که «معلق کردن مناسک اجتماعی در جامعه ای که سخت دلبسته این مناسک است و دست کشیدن از آن ها نابخشودنی است و نوعی تزلزل فکری ایجاد خواهد کرد که می تواند در ایجاد نوعی ناامنی هستی شناسی و افزایش اضطراب مؤثر باشد» (4).
پی نوشت ها:
1. کتاب «مکارم الاخلاق»، رضى الدین طبرسى و کتاب مواعظ العددیه، آیت الله مشکینی