کرونا و بحران تصمیم گیری
همایون سلحشور فرد، دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
روزی در آذر ماه سال 98 بود که کمیته اضطرار آلودگی هوا خبر از تعطیلی مدارس و دانشگاه ها داد. اما با این حال پشت سر هم خبرهای ضد و نقیض فراوانی در رسانه ملی و خبرگزاری ها منتشر می شد.
زیرنویس شبکه خبر سیما از قول استاندار تهران یک بار نوشت «دانشگاه های استان تهران فردا باز است» و ساعاتی بعد دوباره از قول همان استاندار این خبر درج شد که «دانشگاه های استان تهران برای روز شنبه و یکشنبه تعطیل است».
با اعلام خبر تعطیلی دانشگاه ها باید کارمندان دانشگاه از بلاتکلیفی در می آمدند و آخر شب با خیال راحت می خوابیدند اما بحثی در گرفت که برخی منابع اعلام می کردند فقط بخش آموزشی دانشگاه تعطیل است و بخش اداری به فعالیت خود ادامه می دهد و برخی منابع نیز اعلام می کردند وقتی به طور مطلق اعلام می کنند دانشگاه ها تعطیل است دیگر معنی ندارد که بخش اداری و آموزشی را جدا کنیم.
خلاصه به هر ترتیب با جمع بندی اخبار و اطلاعیه ها به این نتیجه رسیدیم که دانشگاه ها به طور کلی تعطیل است مگر اینکه روابط عمومی یک دانشگاه رسماً اعلام کند که بخش اداری تعطیل نیست، لذا کارکنانی که روابط عمومی دانشگاه محل خدمتشان اطلاعیه ای را در این خصوص منتشر نکردند، خیالشان بابت تعطیلی راحت شد و به سر کار نرفتند، اما نکته جالب توجه اینکه برخی دانشگاه هایی که کارکنانشان پیرو اعلام رسمی استاندار تهران در رسانه ملی مبنی بر تعطیلی دانشگاه ها - بدون تفکیک بخش اداری و آموزشی- به دلیل آلودگی هوا سر کار نرفتند، از کارکنانشان خواستند که همگی آن روز را مرخصی استحقاقی رد کنند!
ما آن روز از این پدیده به عنوان بحران تصمیم گیری و فاجعه مدیریت یاد کردیم که تا ساعات انتهایی شب هنوز کارمندان دانشگاه ها بلاتکلیف بودند که فردا باید به سر کار بروند و یا اینکه تعطیل هستند.
متأسفانه این بحران تصمیم گیری و مدیریتی از ابتدای همه گیری بیماری کرونا تا کنون در هر دو دولتی که سر کار بودند و هستند همچنان در جریان بوده و هست.
رئیس جمهور وقت در اسفند ماه سال 98 اعلام می کند که از شنبه همه چیز به حالت عادی برمی گردد اما می بینیم که وضعیت عادی نشد و با افزایش آمار ابتلا و تلفات کرونایی وضع به گونه دیگری رقم خورد.
در سال 1400 مهم ترین بحران تصمیم گیری در این خصوص به امتحانات پایان نیمسال تحصیلی دانشجویان برمی گردد که پشت سر هم خبرها و اما و اگرهای فروانی در خصوص حضوری یا مجازی بودن آزمون ها منتشر می شد. یک بار مسؤولین آموزش عالی اعلام می کنند امتحانات مجازی است، چندی بعد اعلام می کنند مصمم هستیم که امتحانات را حضوری برگزاری کنیم و با نزدیک شدن به امتحانات پایان ترم نیز اعلام می شود اگر چنین و چنان شود ممکن است امتحانات مجازی باشد و دست آخر هم امر تصمیم گیری در این خصوص به دانشگاه ها واگذار می شود و سپس علی رغم این واگذاری تصمیم گیری به دانشگاه ها، یک مرتبه وزارت بهداشت به صورت تحکّمی اعلام می کند که آزمون پایان ترم دانشجویان علوم پزشکی باید به صورت حضوری برگزار باشد در غیر این صورت مورد تأیید ما نیست! و باز هم پس از آن بلاتکلیفی در این خصوص ادامه پیدا می کند.
ممکن است تصور کنیم که به هر حال دانشجو باید درسش را خوانده باشد و حضوری یا مجازی بودن امتحان برایش فرقی نداشته باشد، اما مشکل فقط این نیست؛ به عنوان مثال دانشجویان تحصیلات تکمیلی که اکثراً شاغل هستند و به خصوص دانشجویان علوم پزشکی که در این اوضاع و احوال کرونایی در مراکز بهداشتی و بیمارستان ها شاغل هستند باید از یکی دو ماه قبل تکلیف مرخصی ها و شیفت بندی هایشان را مشخص می کردند و به خصوص دانشجویانی که در شهرهای غیر از محل سکونتشان ساکن هستند با توجه یه اینکه از یکی دو ماه قبل از آن، تصمیم ها مبتنی بر آموزش مجازی و به دنبال آن آزمون مجازی بود، برنامه ریزی کرده بودند و هیچگونه پیش بینی مرخصی به جهت رفت و آمد برای شرکت در آزمون حضوری و انتخاب محل اقامتشان نکرده بودند.
این بحران تصمیم گیری و آسیب به بهداشت روانی جامعه کرونا زده یک بار دیگر در ایام نوروز 1401 اتفاق افتاد آنجا که مسؤولین با دو رقمی شدن تلفات کرونایی ذوق زده شدند و یک مرتبه اعلام کردند از 14 فروردین آموزش کلیه دانش آموزان و دانشجویان حضوری خواهد بود و پس از آن دوباره سردرگمی های دانش آموزان و دانشجویان و خانواده هایشان از اینجا شروع شد که برخی مدارس و دانشگاه ها آمادگی لازم را در این خصوص نداشتند و یا بسته به تعداد افراد هر کلاس تصمیم به مجازی یا حضوری بودن آموزش می گرفتند و یا برخی دانشگاه ها اعلام می کردند که آموزش حضوری از 14 فروردین به صورت پلکانی و تدریجی خواهد بود به این معنی که ابتدا آموزش دانشجویان تحصیلات تکمیلی حضوری خواهد بود و سپس به تدریج و پس از 17 اردیبهشت آموزش دانشجویان کارشناسی نیز حضوری خواهد شد اما در این بین ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد که آموزش غیرحضوری در شرائط فعلی تخلّف است و به دنبال آن مسؤولین امر تأکید می کنند که برای هر دانش آموز و دانشجویی که از 14 فروردین در آموزش حضوری شرکت نکند، غیبت منظور می شود و در ادامه با توجه به تشدید نگرانی های دانش آموزان و دانشجویان و خانواده هایشان، وزارت آموزش و پرورش اعلام می کند که کلاس های بالای 40 نفر مجازی خواهد بود و وزیر علوم هم رسماً اعلام می کند که دانشگاه ها امکان استفاده از آموزش غیرحضوری برای غائبان موجه را فراهم کنند.
تصمیم گیری های ضد و نقیض و بعضاً غیرمبتنی بر شواهد علمی برای تعداد دوز واکسنی باید دانش آموزان و دانشجویان برای حضور در مدارس و دانشگاه ها و خوابگاه ها بزنند نیز قصه ای مفصل دارد که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست.
بنابراین نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است و لازم است مد نظر مسؤولان و تصمیم گیران در این اوضاع و احوال کرونایی قرار بگیرد، عدم خوشحالی های کاذب و بازگشایی های زودهنگام با دو رقمی شدن تلفات کرونایی است. پیش از این درباره علت شیوع سویه جدید ویروس کرونا به نام اُمیکرون اعلام شده بود که «جشن زودهنگام اتمام کرونا مهمترین عامل شیوع امیکرون است» (*) و این نکته ای است که انتظار می رود به خصوص مسؤولان وزارت بهداشت به آن توجه کنند و به محض دو رقمی شدن تلفات کرونایی دچار ذوق زدگی کاذب نشوند.
سال 99 که برای شرکت در کنکور کارشناسی ارشد وزارت بهداشت آماده می شدم در بین سؤالات آزمون سنوات گذشته به نکته ای برخوردم که لازم است مد نظر مسؤولان و تصمیم گیران در حوزه مدیریت کرونا قرار گیرد و آن این که زمان اعلام خاتمه یک همه گیری زمانی است که دو دوره کمون از بیماری بگذرد و مورد دیگری اتفاق نیفتد. این در حالی است که در هیچکدام از بازگشایی های زودهنگامی که شاهد آن بودیم چنین موردی رخ نداده و تصمیم گیری ها و ذوق زدگی ها صرفاً بر اساس دو رقمی شدن تلفات بیماری رقم خورده و می خورد.
لذا جا دارد مسؤولان وزارت بهداشت قدری هم بر اساس همین منابع علمی که به دانشجویان آموزش می دهند تصمیم بگیرند و عمل کنند.
پی نوشت:
* دکتر اردا کیانی فوقتخصص بیماریهای ریه و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، هفته نامه سلامت، 16 بهمن ماه 1400
- ۰۱/۰۲/۰۱
- ۵۸ نمایش