وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

بایگانی

۵۸ مطلب با موضوع «وبلاگ تکلیف الهی» ثبت شده است

شب قدر یکی از آقایان عُلما در یک گفتگوی تلویزیونی می گفت: «وزارت اطلاعات امیرالمؤمنین (علیه السّلام) دو جا فعّال است؛ یکی در خانه مسؤولین و یکی در شام (جبهه دشمن) ... دشمن بیرونی را رصد می کند، خانه مسؤولین را هم رصد می کند؛ [امّا] خانه مردم را نه؛ بله اگر فتنه سازمان‌دهی شده‌ای باشد، حضرت ورود می کند.» (1)



جهت دریافت کلیپ، روی تصویر کلیک کنید.

وی همچنین در بخشی دیگر درباره تفاوت در نحوه رسیدگی به شکایات علیه حاکمان و شکایات علیه مردم عادی چنین می گوید:

  • همایون سلحشور فرد

چند روز قبل که رادیو معارف گوش می کردم، صحبت درباره ویژگی های یک کارمند خوب بود.

صحبت های مجری و کارشناس برنامه، مصاحبه ها و پیام های مردمی و ... همه و همه حول و حوش این مسائل بود که یک کارمند خوب کارمندی است که:

رشوه نگیرد

کار ارباب رجوع را راه بیاندازد

پارتی بازی نکند

در منزل صبحانه بخورد تا مردم معطل نشوند (حال بماند چگونه توقع داریم کارمندی که مثلاً ۶ صبح از منزل بیرون می آید، فرصت صرف صبحانه را در منزل داشته باشد؟!)

و نظیر این مسائل پیش پا افتاده تکراری

اما کمتر کسی به فکرش می رسد که آسیب های ذکر شده شاید بدین سبب باشد که شان و منزلت کارمند از سوی بعضی مسؤولین دستخوش بی توجّهی و بی مهری شده است

  • همایون سلحشور فرد

نزدیک 30 سال قبل که از مراسم روز هفتم ارتحال امام خمینی (ره) در دانشگاه تهران برمی گشتیم، شهید سیّد محسن ضابطی به سربازی که در محوطه ساختمان وزارت کشاورزی نگهبانی می داد «خسته نباشید» گفت و به ما هم گفت «من همیشه به این سربازها خسته نباشید میگم»

بعد شهادتش در سال 69 فهمیدم که در فرماندهی گردان شهداء سقّز مسوولیت داشته؛ یعنی از بس به نیروهای زیر دستش «خدا قوّت» و «خسته نباشید» می گفته ‌که ملکه و عادتش شده بود و خارج از حوزه مسوولیتش هم هر کجا سربازی را در حال نگهبانی می دیده، او را با کلام و اشاره اش مورد تفقّد قرار می داد‌.

شاید این رفتار خیلی طبیعی و عادی به نظر برسد اما دلیلی که باعث شده امروز بعد نزدیک 30 سال به این ماجرای ساده بپردازم، آن است که می بینم همین رفتار به ظاهر سهل و آسان، برای برخی صاحب منصبان - که چه بسا روزگاری همسنگر همین شهداء بوده اند و امروز نیز مُدّعی اخلاق و ارزش ها هستند- گاهی بسیار سخت و ثقیل می آید.

  • همایون سلحشور فرد

دو سال پیش در چنین روزی نشست "اخلاق کارمندی" برگزار شد، از منشور اخلاقی کارمندان رونمایی شد و در پایان مراسم یک صاحب منصبی اظهار امیدواری کرد که صمیمیت ها بیشتر از آنچه تا کنون بوده، باشد.

امّا پس از آنکه نقد و برداشتم را از سخنرانی آن استاد اخلاق منتشر کردم، این صمیمیّت ها به اوج خود رسید، تا آنجا که عوامل همان صاحب منصب صمیمی، با صمیمیّت به من گفتند "اینی که نوشتی یعنی زیر سوال بردن ما! ... اصلاً تو چه جایگاهی داری؟ تو چه حقی کانال و سایت داشته باشی و پنجاه نفر را دور خودت جمع کنی و اظهار نظر کنی؟

  • همایون سلحشور فرد

سال 95 در چنین روزی، دهم اسفند ماه مراسمی با عنوان «نشست اخلاقی با محوریت اخلاق کارمندی» برگزار شد. 

چندی پس از آن مسائلی پیش آمد که بر آن شدم نامه ای به سخنران آن مراسم بنویسم و در مسجدی که امامت جماعت آن را به عهده داشت (مسجد حضرت امیر علیه السّلام) به وی تقدیم کنم:

  • همایون سلحشور فرد

کتابدار، رییس هلال احمر تهران

آقای کتابدار، رییس جمعیت هلال احمر استان تهران در شب آخر مانور این جمعیت در روستای کیگا از همه دعوت می کند که برنامه را بی رحمانه و منصفانه نقد کنند.

یادم افتاد رییسی دیگر روزی در نشست به اصطلاح صمیمانه آخر سال تهدید کرد که هرکس در تلگرام درباره مسؤولان چنین و چنان گوید، به بی رحمانه ترین شکل ممکن با او برخورد می کنیم.

تهدید وی چندی پس از آن بود که برنامه ای را به محترمانه ترین شکل ممکن مورد نقادی قرار دادم و در تلگرام منتشر کردم (*)

و پس از آن عواملش به من گفته بودند «اصلا تو چه حقی داری کانال و سایت داشته باشی و اظهار نظر کنی؟!»

خلاصه اینکه آن شب من فهمیدم که عبارت بی رحمانه همیشه هم بار منفی ندارد بلکه بستگی دارد که صاحب منصبی آن را در استقبال از نقادی به کار ببرد یا صاحب منصبی دیگر آن را برای تهدید علیه منتقد به کار برد.

البته آن صاحب منصب سال بعدش که من در آن نشست آخر سال شرکت نکردم با لبخند ملیحی از حضار خواسته بود که نقدش کنند اما هیچ نقدی مطرح نشد.

خدا را شکر که مرا با پرونده سازی طرد کردند تا دیگر کسی هوس انتقاد به سرش نزند. 

پی نوشت:

*- اهمّیت انعطاف پذیری در قانون

  • همایون سلحشور فرد

چندی قبل در یک مراسم یادمان شهداء یک مداح اینچنین سخن به مدح میزبانان گشود که «ویژگی و امتیاز مسؤولین اینجا این است که حقیقتاً پایبند به فرهنگ شهداء هستند»

لذا باز هم احساس تکلیف کردم که مروری کنم بر معیارهای یک مسؤول پایبند به فرهنگ شهداء.

یک مسؤول پایبند به فرهنگ شهداء در بهره مندی از امکانات رفاهی کمتر از نیروهای زیردستش است (1)

از امکانات تحت اختیارش چشم پوشی می کند، به خودش سختی می دهد تا نیروهایش در آسایش باشند (2)

هرگز هیچ تفاوتی بین خود و زیرمجموعه اش برای برخورداری از امکانات قائل نیست. (3)

لذا خوش موقعیت ترین پارکینگ های سازمان را به خود و مدیرانش اختصاص نمی دهد. (4)

و هرگز او و مدیرانش شأنی فراتر از زیرمجموعه شان قائل نیستند که بخواهند تصویب کنند فقط مدیران مجازند با هواپیما به مأموریت بروند. (5)

چرا که به شدت معتقدند که زیردستانشان نباید احساس کنند که با مدیرانشان فرق دارند. (6)

  • همایون سلحشور فرد

عالم وارسته و با فضیلت، آیت الله حاج شیخ مصطفی اعتمادی برای وقت طلاب ارزش بسیاری قائل بود ... حتی برای فوت مادرش درس را تعطیل نکرد، بلکه پس از اتمام درس اعلام کرد: «جنازه مادرم اکنون در صحن مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) است؛ اگر آقایان طلاب برنامه‌ای درسی یا مباحثه ندارند و مایل باشند، شرکت فرمایند!»

این رفتار شگفت، نشانگر اهتمام ویژه او به دانش بود. (1)

حالا دانش آموزان و دانشجویان ما را چنان مسخ کرده اند و استحمارگران چنان بُتی از فوتبال برایشان تراشیده اند که کمپین «شنبه را تعطیل کنید» راه انداخته اند و حتی اعلام کرده اند اگر شنبه تعطیل نشود، سر کلاس‌های‌شان حاضر نخواهند شد! (2) چرا که قرار است صبح شنبه بازی رفت فینال لیگ قهرمانان آسیا بین کاشیما آنتلرز و پرسپولیس در ژاپن برگزار شود.

و کار به جایی رسیده که آموزش و پرورش هم بخشنامه «آنی» در این رابطه صادر کرده است (3):

  • همایون سلحشور فرد

رنجنامه های دهه هفتاد/33

از حسینیه حاج همّت تا هیأت طلافروشان(درد دل مکتوب یکی از بسیجیان اکیپ تفحّص شهداء)/4 (بخش پایانی)

 ... آیا آنقدر که در رابطه با طرز کار دوربین های جدید ویدیویی "پاناسونیک" -که این همه در پشت جلد مجله ها و روی بدنه اتوبوس ها و تابلوهای خیابانها تبلیغ می کنند-، در رابطه با شهیدی که حسینیه دو کوهه و اتوبانی در تهران به نام اوست تبلیغ کرده اند؟!

چه می شد اگر معرفی اسوه ها در کانال های تلویزیونی فقط محدود به برنامه نیم ساعته "روایت فتح" -که آن هم هفته ای یک بار است- نمی شد و لااقل به اندازه کلاس های آشپزی تلویزیونی و پیام های بازرگانی -که هر شب از تلویزیون نشانِ ملّت می دهند- از تفحّص و بچه های شهید فکّه، طلائیه و شلمچه تصویر نشان بدهند؟

چه می شد اگر در اتوبان شهید چمران و شهید همّت حداقل تابلویی در دیدرس مردم نصب می کردند و شمّه ای از زندگی و فداکاری های این دو سردار شهید یا گزیده ای از سخنان آنها را روی آن می نوشتند تا نسل جوان بدانند این آرامش و امنیتی را که دارند مدیون چه کسانی هستند؟!

چه می شود اگر وزارت آموزش و پرورش یک برنامه ای بریزد و در مدارس هر ناحیه، هفته ای یک روز بچه های مردم را به آسایشگاه های جانبازان ببرند یا بچه های جانباز و بسیجی های قدیمی را به مدراس دخترانه و پسرانه دعوت کنند تا در یک محفل خودمانی و صمیمی، نسل جوان و نوجوان ما حماسه شهیدان 8 سال جنگ را بشنوند؟!

نسل جوان تشنه الگو است، تقصیری هم ندارد، اقتضای جوانی همین است؛ حالا اگر ما به او اسوه واقعی "جوان ایرانی"، یعنی شهدای دلاورمان را ارائه ندهیم، ویدیو و ماهواره و باندهای فساد و فحشاء و تباهی که بیکار نیستند!

آنها غفلت ما را به نحو احسن (!) جبران می کنند، کما اینکه تا به حال هم کرده اند! ...

  • همایون سلحشور فرد

به بهانه عید غدیر و نمایشگاهِ نامِ علی (علیه السّلام) در اشکالِ مختلفِ هنری

ماشاءالله در شعار و نمایش کم نمی آوریم و در شرایطی که بیگانگان، سخنان مولا را سر دست می گیرند، ما فقط سرگرم نامش هستیم و گویا خود را از سخنان ایشان بی نیاز می دانیم.


به جای نمایش نام "علی" (علیه السلام) در اَشکال مختلف هنری، این قبیل سخنانش را جلوی چشم مسؤولین نمایش دهید:"إنّ عملک لیس لک بطعمة ولکنّه فی عنقک أمانة؛ مسؤولیت برای تو، طعمه ای نیست [برای دریدن]، بلکه امانتی بر گردنت!" (1)

  • همایون سلحشور فرد