پیش نشست میگذارند با عنوان حکمرانی در مکتب شهید سلیمانی.
هیچ حرفی هم ندارند بزنند جز یک مشت حرفهای بدیهی و کلیشهای و تکراری که آدم را یاد این ضربالمثل میاندازد:
«ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺷﯿﺦ ﻣﺎ ﭼﻪ ﻋﺠﺐ/ ﭘﻨﺠﻪ ﺭﺍ باز ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻭﺟﺐ.
ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ/ ﺷﯿﺮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
ﯾﮏ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ/ ﺍﺑﺮ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.
ﺯﻥ ﻧﻮ ﺭﺍ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ/ﻣﺮﻍ ﻧﺮ ﺭﺍ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.
ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ/ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ خواب ﺍﺳﺖ».
اساتید در این نشست میگویند که حاجقاسم اخلاص داشت، صداقت داشت، شجاعت داشت و ... و حیف که در این فرصت کوتاه فرصت نداریم روی تک تک این موارد بحث کنیم!
حضرات ظاهراً حرفی برای گفتن ندارند، کمبود وقت را بهانه کردهاند.
اگر به اندازه آسفالتی که اجازه نمیدهید ماشین سنگین (اتوبوس ایاب و ذهاب کارکنان) از روی آن رد شود تا مبادا آسیب ببیند، نگران زیرمجموعهتان بودید، ما باور میکردیم که درکی از حکمرانی در مکتب حاجقاسم دارید.
- ۰ نظر
- ۱۴ دی ۰۱ ، ۱۵:۱۲
- ۵۰ نمایش