از بی حجابی تا خودکُشی
زیست عفیفانه، ضامن سلامت روانی جامعه
همایون سلحشور فرد، کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقای سلامت
«... اگر از خدا و حضرت رسول صلیالله علیه و آله نمیترسیدم، همین الان خودکشی میکردم و خویشتن را از قید این زندگی ملالآور که سرتاسر آن بدبختی و رنج و عذاب است، نجات میدادم ... یادم هست ۹ ساله بودم که با عمل زشت، کثیف و خطرناک استمناء آشنا شدم. در آن روزها هیچ اطلاعی از بدی و مضرات این کار نداشتم. هیچکس هم نبود که به من مضرات آن را بگوید تا بلافاصله از آن دست بکشم ... میدانید چرا؟ ... اکنون در محله شهر ما که یک حالت نیمه اروپایی دارد، از هر ۱۰ دختر حداقل ۷ نفر لباس نامناسب میپوشند که نتیجه آن چیزی جز بدبختی و گرفتاری ما جوانان به استمناء نیست ...» (*).
این کتاب سال ۱۳۶۸ منتشر شده است و اکنون وضعیت فعلی حجاب و پوشش برخیزنان و دختران در جامعه (به خصوص در دوران پسامهسا و به دنبال عقبنشینی اسفبار حاکمیت در برابر حرام شرعی و سیاسی بیحجابی) اصلاً قابل مقایسه با دهه ۶۰ نیست و شرایط روز به روز وخیمتر و به قول آن جوان دیروزی، نیمهاروپاییتر میشود.
این قبیل نامهها از جوانان دیروز و امروز به عنوان مشت نمونه خروار نشان میدهد:
1- یکی از دلایل تصمیم به خودکشی، ابتلای به برخی گناهان جنسی است.
2- بیحجابی و بیعفتی زنان و دختران در جامعه به شیوع این گناهان کبیره دامن میزند.
3- ایمان دینی نه تنها یک بازدارندهی قوی در برابر ارتکاب به گناهان است، بلکه گناهکار مستأصل را نیز از اقدام به خودکشی باز میدارد.
دیگر باید تعارف را کنار گذاشت و به جای جملات رومانتیک و بیخاصیت برای دعوت به رعایت حجاب و عفاف در جامعه، بهتر است گفته شود هر جوانی که به خاطر جلوهگری و بیحجابی برخی زنان و دختران دچار خودارضایی و تبعات آن شود، گناه و وزر و وبالش گردن آنهاست.
- ۰ نظر
- ۱۱ آذر ۰۴ ، ۰۹:۲۹
- ۲۹ نمایش