اجرا شده در مراسم سومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و یارانش
13 دی ماه 1401
مصلی تهران
مشاهده در سایت روشنگری
دریافت از سایت روشنگری
فیلم کامل مراسم از سایت تلویبیون
- ۰ نظر
- ۲۴ دی ۰۱ ، ۲۰:۲۲
- ۵۸ نمایش
همایون سلحشور فرد، کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
درخواست اخیر سازمان سنجش برای قطع اینترنت به منظور جلوگیری از تقلّب در زمان برگزاری آزمون کنکور سراسری، مانند کاری است که وزارت بهداشت، ستاد مقابله با کرونا و پزشکانِ پوزیتیویست برای مقابله با ویروس کرونا میکنند.
سوزن هر دو گروه فقط روی صورت مسأله (تقلّب و ویروس) گیر کرده است و کاری به تبعاتِ تصمیماتِ تکجانبهنگرانه خود در زندگی مردم ندارند.
به جای تلاش در جهت ایجاد و تقویت عوامل مؤثر بر سلامت، حذف و یا کاهش عوامل مستعدکننده بیماری، آموزش سبک زندگی سالم و تقویت سیستم ایمنی بدن در برابر ویروس، فقط میگویند ماسک بزنید، واکسن بزنید، با یکدیگر دست ندهید، جایی نروید، با همدیگر حرف نزنید، دورهمی نداشته باشید، از یکدیگر فاصله بگیرید، مناسک ملّی و شعائر دینی را تعطیل کنید، حتی حضور در اجتماع را به صفر برسانید و خلاصه این که از ترس کرونا بمیرید !
حالا سازمان سنجش فقط ۲ ساعت میخواهد روش تمرکز صرف روی صورت مساله به جای زمینهسازی برای حل جدّی و اساسی آن را به کار ببرد، همه اعتراض میکنند امّا وقتی متخصصان و مسؤولانِ تکجانبهنگرِ حوزه سلامت حدود ۲ سال زندگی و روابط اجتماعی مردم را با انواع پروتکلهای غیرهمهجانبهنگرانه و ضدّاجتماعیشان در معرض تهدید قرار میدهند، هیچکس جرأت انتقاد ندارد و هر کسی هم که نقدی را مطرح کند، به وی برچسب ضدّعلم میزنند !
وقتی گفته میشود باید به زندگی با ویروس کرونا عادت کنیم، پس سیاستهای مبتنی بر حمله به ویروس و مهار آن همانند گذشته و همانند سایر کشورهایی که سفت و سخت تر از ما این سیاست ها را پیاده کردند، محکوم به شکست است و نمیشود کسب و کار و آداب و مناسک و روابط اجتماعی را از ترس ویروس کرونا و موجهای یکی پس از دیگری آن تعطیل کرد.
بلکه باید ضمن آموزش صحیح (و نه آموزش هایی که مردم را دچار ترس و وسواس کند)، با انجام انواع مداخلههای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی از سوی مسؤولان و متخصصان همه حوزهها، بسترسازیهای لازم را برای اصلاح سبک زندگی و اتخاذ رفتار سالم از سوی مردم فراهم کرد تا جسم و جان رنجور و له شده آنان زیر بار چرخهای توسعه ناموزون و مقلّدانه و غیرمبتنی بر آموزههای خودی، در برابر هر عامل بیماریزایی تقویت شود و آسیبپذیریشان در برابر هر ویروس جدید و قدیم کاهش یابد.
پیش نشست میگذارند با عنوان حکمرانی در مکتب شهید سلیمانی.
هیچ حرفی هم ندارند بزنند جز یک مشت حرفهای بدیهی و کلیشهای و تکراری که آدم را یاد این ضربالمثل میاندازد:
«ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺷﯿﺦ ﻣﺎ ﭼﻪ ﻋﺠﺐ/ ﭘﻨﺠﻪ ﺭﺍ باز ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻭﺟﺐ.
ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ/ ﺷﯿﺮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
ﯾﮏ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ/ ﺍﺑﺮ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.
ﺯﻥ ﻧﻮ ﺭﺍ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ/ﻣﺮﻍ ﻧﺮ ﺭﺍ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.
ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ/ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ خواب ﺍﺳﺖ».
اساتید در این نشست میگویند که حاجقاسم اخلاص داشت، صداقت داشت، شجاعت داشت و ... و حیف که در این فرصت کوتاه فرصت نداریم روی تک تک این موارد بحث کنیم!
حضرات ظاهراً حرفی برای گفتن ندارند، کمبود وقت را بهانه کردهاند.
اگر به اندازه آسفالتی که اجازه نمیدهید ماشین سنگین (اتوبوس ایاب و ذهاب کارکنان) از روی آن رد شود تا مبادا آسیب ببیند، نگران زیرمجموعهتان بودید، ما باور میکردیم که درکی از حکمرانی در مکتب حاجقاسم دارید.
همایون سلحشور فرد، کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
همیشه تصور می کردم هدف از ورزش باید سلامتی و نشاط و شادابی و دستیابی به حال خوب در حوزه فردی و فرصتی برای ایجاد ارتباط مؤثر، تحکیم روابط دوستانه و تلطیف محیط جامعه در حوزه اجتماعی باشد؛ لذا وقتی که می دیدم در مسابقات فوتبال محله یا مدرسه برخی به شدت حرص و جوش می خورند و عصبانی می شوند و داد و فریاد راه می اندازند و پرخاشگری می کنند و گاهی حتی کار به فحاشی و درگیری کشیده می شود، به شدت متعجب و منزجر می شدم تا اینکه دربی شرم آور بهمن ماه سال 1373 اتفاق افتاد و باعث شد به طور کلی دندان علاقه و گرایش به این نوع ورزش را بکنم.
همان سال علی رغم اعلام همه نوع محکومیت علیه فوتبالیست های هنجارشکن از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، شاهد بودم که چند صباحی بعد، اجرای همه این احکام نادیده گرفته شد و مشخص شد که ظاهراً بنا نیست هیچ خط قرمزی برای رعایت اخلاق و آداب اجتماعی در این ورزش جدی گرفته شود.
همچنان دیواری کوتاه تر از گروه های حساس نیست!
نقدی بر نحوه مدیریت آلودگی هوا
همایون سلحشور فرد، کارشناس بهداشت محیط و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
همه ساله با فرا رسیدن فصل سرما و بروز پدیده وارونگی، آلودگی هوا در کلانشهرها تشدید می شود و بیش از پیش انتظار می رود مسؤولین امر اقدامات عاجلی را به منظور کنترل و کاهش این معضل مد نظر قرار دهند.
کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران در محل استانداری تهران تشکیل جلسه می دهد و معاون استاندار تهران در اعلام تصمیمات این جلسه خطاب به مردم هشدار می دهد: «با توجه به وضعیت وارونگی هوا و احتمال تداوم شرایط ناسالم برای گروههای حساس، باید شهروندان توصیههای خودمراقبتی را جدی بگیرند؛ ممنوعیت فعالیتهای ورزشی در فضای باز، تردد حداقلی گروههای حساس از جمله کودکان، زنان باردار، بیماران قلبی، عروقی و تنفسی و سالمندان و همچنین استفاده از ماسکهای مناسب همچون N95 برای روزهایی که شرایط هوا در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس قرار میگیرد، باید مورد توجه قرار گیرد.». (1)
عجب! ظاهراً مسؤولین در مدیریت بیماری کرونا عادت کرده اند که دیواری کوتاه تر از مردم نبینند! در حالی که معضل آلودگی هوا همانند کرونا نیست که مدیریت آن بسته به همکاری مردم و رعایت پروتکل های بهداشتی از سوی آن ها باشد.
251
پرسش: بعضی از بچه ها که به دنیا می آیند دست و پا ندارند، این ها مگر خلقت خدا نیستند؟
پاسخ: البته این هم در اثر اینکه خدای سبحان نسبت به اینها فاعل تام است، نه علت تام.
پدر باید مواظب باشد، مادر باید مواظب باشد، هم عقل و هم فطرت می گوید و هم انبیا را فرستاده برای اینکه شما مواظب باشید.
فرمود اگر فلان کار را کردید بچه ناقص الخلقه به دنیا می آید؛ فلان عمل را کردید ناقص الخلقه به دنیا می آید؛ فلان کار را نکردید، مستوی الخلقه به دنیا می آید.
ذات اقدس الهی نسبت به تک تک موجودات فاعل تامه است، نه علت تامه. نسبت به اصل نظام علت تامه است، چون دیگر قابلی در کار نبود.
آن وقت این را هم تربیت کردند، دستور دادند و گفتند این امور را رعایت کنید؛ حتی اگر خواستید آن فرزند زیبا شود، آن مادر در دوران بارداری میوه خوب مصرف کند، معطر باشد، سیب مصرف کند، دیگر عصبانی نشود، همه اینها از جزئیات و کلیات را گفتند.
نقدی بر شعار جدید شهرداری تهران
همایون سلحشور فرد، کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
شهرداری تهران در هر دوره ای شعار خاصی را مطرح و تبلیغ می کند؛ در این دوره شعار «» مطرح شده و شهردار تهران نیز تأکید کرده است که «تهران را کلانشهر الگوی جهان اسلام میدانیم که برای رسیدن به آن باید این تهران کنونی پوستاندازی کند. هم در هویت کالبدی و معماری و هم در بحث معنوی برای نشاندادن یک سبک زندگی ایرانی اسلامی به این تغییر نیاز دارد» (1). شهردار تهران همچنین در این زمینه معتقد است «این شعار ما نیست یک چشم انداز است.» (2)
رئیس سازمان زیباسازی شهر تهران سه رویکرد «هویتبخشی شهری»، «مردمیسازی» و «هوشمندسازی» را در جهت حرکت به سمت چشم انداز تهران، کلانشهر الگوی جهان اسلام عنوان کرد (3).
سیدمحسن طباطباییمزدآبادی، دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران نیز تصریح می کند « پر واضح است که در اسلام صرفه جویی و اسراف جزء اصلی توصیههای دینی به بزرگان و اسلام مداران است بنابراین باید دید که شهر تهران چه میزان با آموزههای جهان اسلام فاصله دارد و چه طرحهایی میتواند این فاصله را کاهش دهد، از این رو ابتدا باید هزینههای تحمیل شده به شهر کاهش یابد و سپس سراغ تأمین هزینههای شهر از طریق درآمدهای پایدار باشد و از مشارکت مردم در اداره شهر غفلت نشود» (4).
اما علی رغم طرح این مباحث، در حال حاضر آنچه که در ظاهر مشاهده می شود، تداوم برخی وضعیت ها و فعالیت های مغایر با این چشم انداز است.
250
در بحبوحه خلافت حضرت، کسی آمده که تاجر آبرومندی بود و در اثر رخدادهای ناگوار، وضع مالی او به هم خورد، آمد خدمت حضرت و درخواستی کرد.
حضرت به مأمور امور مالی خود فرمود هزار واحد به او بده.
آن ها می دانستند که حضرت امیر اهل گذشت بیجا نیست، حسابدار به حضرت عرض کرد که هزار مثقال طلا یا هزار مثقال نقره؟
فرمود ببین مشکل او با چه چیزی حل می شود؛ کلاهما عندی حجران، فرمود طلا و نقره نزد علی، سنگ است (1) ... اگر کسی این درک را داشته باشد، آبروی او محفوظ است، دیگر اینچنین نیست که عمری را به بی آبرویی بگذراند.
این می شود شرح صدر؛ یعنی مصدر امور دارد؛ به جای «أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»، «أَمَّارَةٌ بِالحُسن» دارند، این طور نیست که فقط «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» (2) باشد، آن مردان الهی هم «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالحُسن».
نقدی بر برخی ایرادات بنی اسراییلی نسبت به سرود "سلام فرمانده"
روحالله نبی (علیهالسلام) اعلام کرد مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ؟ چه کسی حاضر است دین خدا را یاری کند؟ حواریون گفتند نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ؛ ما حاضریم (1).
حواریون فقط ۱۲ نفر بودند.
اما روحالله خمینی (ره) وقتی اعلام کرد چه کسی حاضر است دین خدا را یاریی کند، تا حالا ۳۰۰ هزار نفر فقط در کشور ایران و منطقه در عمل نشان دادند که حاضرند در راه یاری دین خدا جان بدهند.
حالا این روزها یک مداحِ فرزند روحالله خمینی در قالب یک سرود ساده جار زد که چه کسی حاضر است امام زمان (عج) را یاری کند؟ سید علی دهه نودیهایش را فراخوانده است که به یاری حضرت بشتابند.
هزاران نفر در هر استان فقط از نوجوانان با جان و دل جمع شدند و با ذوق و شوق خبردار ایستادند و اعلام کردند که ما حاضریم.
آیا شک دارید همه پیامبران الهی (علیهم السلام) حسرت یک چنین تجمعاتی از مؤمنین را داشتند؟!
فقط ۱۲ نفر جمع شدند و به روحالله نبی گفتند ما حاضریم دین خدا را یاری کنیم.
نمیدانم دیگر چرا برخی افراد متدیّن از تجمعات همخوانی سرود "سلام فرمانده" دردشان آمده است؟!
همایون سلحشور فرد، دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
چندی قبل در یک مسجدی یکی از علماء روحانی روایتی را برای نمازگزاران شرح می داد.
روایت از این قرار است که «روزی ابلیس در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود ... پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نزدیک او رفت و فرمود: ای ملعون! تو را چه شده است که این چنین ضعیف و رنجوری؟ گفت: یا رسولالله! از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم و صبر و طاقتم تمام شده است ... هفت خصلت نیکو در امت تو وجود دارد که من هر چه تلاش میکنم، این خصلتها را از آن ها بگیرم، نمیتوانم! ... آن خصلتها عبارتاند از اینکه هر گاه به هم میرسند سلام میکنند، وقتی همدیگر را ملاقات میکنند با یکدیگر دست میدهند ...» (1)
وقتی نقل روایت به اینجا رسید آن عالم روحانی به خاطر شرائط کرونایی و توصیه هایی که مطرح است ملاحظه ای کرد و گفت: «البته تخصصاً می گویند دست ندهید»
اما علی رغم یادداشت های قبلی در این خصوص باز هم در اینجا لازم است نکاتی را ذکر کنم: