وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

بایگانی

۱۰۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

بعضی از کسانی که به اصطلاح اهل معرفت‌ هستند می‌گویند که وجود مبارک حضرت ابراهیم خواب دید ولی خواب خود را باید تأویل می‌برد و تعبیر می‌کرد، ولی نکرد ... آنچه را  دید شروع کرد به عمل کردن، بعد در موقع عمل متوجه شد که باید تعبیر می‌کرد؛ این «کَبش»(گوسفند شاخ دار، قوچ) را به صورت اسماعیل دید و خیال کرد که اسماعیل را باید ذبح کند.

این تعبیر بسیار تعبیر تند و ناروایی است، گرچه اینها جزء بزرگان هستند ... این سخن به نظر ما باطل است ...

رؤیا گاهی تعبیر می‌خواهد و گاهی تعبیر نمی‌خواهد ... رؤیای صادقه وجود مبارک ابراهیم خلیل هم تعبیر نمی‌خواست و آن متن رؤیا بود، به دلیل اینکه خدا می‌فرماید من شما را امتحان کردم ...

در «ذَبح» گوسفند که دیگر آزمون یکی از انبیای بزرگ و اولوالعزم مطرح نبود؛ ولی خدا می‌فرماید ما شما را امتحان کردیم، بَلاء مُبین است؛ خوب امتحان کردیم و شما از عهده امتحان خوب برآمدید، پس معلوم می‌شود آنچه را دید «ذَبح» خود وجود مبارک اسماعیل بود، وگرنه چه امتحانی دارد؟ ...

پرسش: حرمت قتل فرزند چه می شود؟

  • همایون سلحشور فرد

آنهایی که خواب‌های آشفته می‌بینند، مثل بیداری آنهاست.

کسانی که اهل تحقیق و پژوهش نیستند، آدم‌های عادی‌ هستند؛ پنج شش نفر وقتی یک جا می‌نشینند، اول که وارد می‌شوند در یک موضوع سخن می‌گویند، یک ساعت که نشستند و ختم جلسه اعلام شده و دارند می‌روند درباره چیزهایی بحث کردند که هیچ رابطه‌ای بین آن حرف‌های آخر اینها با حرف‌های اول اینها نیست؛ براساس تداعی معانی، تداعی الفاظ، تداعی اذهان است، پراکنده‌گویی عصاره کار جلسه آنهاست؛ اینها را «اضغاث احلام» می‌گویند.

شما ببینید این باغ‌هایی که علف هرز زیاد دارد، وجین می خواهد ... اگر باغبانی نداشته باشد تا علف هرز را وجین کند، وقتی یک دسته سبزی از آن باغ بگیرید، شما این دسته سبزی را که مثلاً یک کیلو وزن آن است ده‌ها بار باید بگردی تا یک برگ قابل خوردن پیدا کنی.

  • همایون سلحشور فرد

درست است که در سوره «احزاب» فرمود: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»(1)، امّا در سوره مبارکه «ممتحنه» به ما فرمود ابراهیم(سلام الله علیه) اُسوه شماست ...

 
«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»(2)؛ همان‌طوری که ابراهیم(سلام الله علیه) و مؤمنان به آن حضرت از بیگانه‌ها تبرّی جستند، شما هم به ابراهیم و پیروانش تأسّی کنید و از بیگانه‌ها تبرّی بجویید ...

دین به ما گفته کاری که ابراهیم نسبت به نمرود کرد، شما هم در زمانتان نسبت به نمرودهای زمان همین کار را کنید.

امروز ایران هم همین کار را می‌کند، حوزه هم همین کار را می‌کند، دانشگاه هم همین کار را می‌کند، ملت همین کار را می‌کنند و از بیانیه سست و باطل و بی‌محتوای پارلمان اروپا(3) هم تبرّی می‌جویند، چون دین به ما فرموده اسوه شما ابراهیم خلیل است ...

اینها برای ما اسوه هستند؛ اینکه قصّه و تاریخ نیست که زمانشان گذشته باشد، اگر قصّه و تاریخ بود که نمی‌فرمود شما باید «ائتساء» یعنی اقتدا داشته باشید.

  • همایون سلحشور فرد

آن چیزی که جامعه را می‌سازد علمِ کامل نیست، اخلاق کامل است؛ لذا فرمود «إِنَّکَ لَعَلی‏ خُلُقٍ عَظیمٍ»

برخورد، اخلاق، گذشت، تحمُّل، صبر و این?گونه از موارد است که می‌تواند جامعه را بسازد، وگرنه پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده اصول دین، فروع دین، فقه، حقوق، همه را تکمیل کرد، اما نفرمود «بعثت لاتمّم العلوم و الفقه و المعارف و کذا»، فرمود: «بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ»؛ آن چیزی که جامعه را می‌سازد اخلاق است ...

آن چیزی که جامعه را می‌سازد و به کمال می‌رساند اخلاق است؛ وگرنه علوم فراوان که مشکل جامعه را حل نمی‌کند.

اگر شما علامه طباطبایی بشوید، ناچارید در حوزه بنشینید و درس بگویید و کتاب بنویسید، دیگر به درد جامعه نمی‌خورید.

مگر جامعه از علامه طباطبایی استفاده می‌کرد؟ مگر با دو واسطه، سه واسطه یا ده واسطه؛ یعنی شاگردان علامه این معارف را رقیق کنند و در دسترس مردم قرار دهند تا مردم از برکات المیزان استفاده کنند.

آن چیزی که مستقیماً جامعه را می‌سازد اخلاق است، وگرنه حضرت برای تتمیم مسائل فقهی هم آمده، اخلاقی هم آمده، فلسفی هم آمده، تفسیری هم آمده و نفرمود «بعثت لاتمّم مطالب العلوم، معارف العلوم» و مانند آن ...

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 99 الی 111

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

لینک در وبلاگ کشکول حکمت

لینک در کانال تلگرامی کشکول حکمت

  • همایون سلحشور فرد

حِلم و بردباری هم از برجسته‌ترین مَلَکات نفسانی است؛ در قرآن کریم حِلم را ذات اقدس الهی مکرّر به خودش اِسناد داد(1)

امّا وصف حِلم را ... ذات اقدس الهی برای هیچ پیامبری ثابت نکرد، مگر برای وجود مبارک حضرت ابراهیم(علیه السلام) و فرزند او؛ ابراهیم(علیه السلام) را فرمود «لَحَلیمٌ أَوَّاهٌ مُنیبٌ»(2) ...

حِلم از آن کلمات برجسته عربی است که معادل فارسی ندارد؛ ما در فارسی اگر بخواهیم حِلم را معنا کنیم، ناچاریم دو کلمه را کنار هم بگذاریم تا حلم را تفسیر کنیم.

ما می‌گوییم این شخصِ بردبار؛ این بردبار که بسیط نیست، مرکب است؛ یعنی این بار را می‌برد.

  • همایون سلحشور فرد

مرحوم صدوق(رضوان الله علیه) در کتاب شریف توحید نقل می کنند که کسی آمده حضور وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) و عرض کرد که «آیا ممکن است خدای سبحان کُره زمین را در پوست تخم مرغ جا دهد به طوری که نه زمین کوچک‌تر شود و نه پوست تخم‌مرغ بزرگ‌تر؟»

کسی که بسیط است، ساده‌لوح است و چنین سؤالی می‌کند، حضرت باید یک جواب درخوری به او عطا کند که «إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ نُکَلِّمُ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ‌»(1)

حضرت طبق همین روایتی که بارها ملاحظه فرمودید، فرمود: «فَانْظُرْ أَمَامَکَ وَ فَوْقَک»(2)؛ چشمت را باز کن آسمان را ببین، زمین را ببین، اطرافت را ببین!

عرض کرد «دیدم»، فرمود «خدا بزرگ‌تر از زمین را که آسمان است در کوچک‌تر از تخم‌مرغ که چشم توست جا داد و شما همه اینها را دیدی.»

این روایت را وقتی یک سخنران و یک منبری می‌گوید هم خودش صلوات می‌فرستد و هم مردم صلوات می‌فرستند.

  • همایون سلحشور فرد

این را هیچ فقیهی نهی نکرده که آدم منجّم و ریاضیدان باشد، از خسوف و کسوف و از طلوع و غروب و اوقات «لیل» و «نهار» و اینها باخبر باشد، اینها بخش‌های علمی و ریاضی فنّ نجوم است که اینها کلاً از بحث حرمت نجوم مستثناست ... یعنی قواعد نجومی و مسئله ریاضی است که چیزی است و احکام نجوم چیز دیگر است.

احکام نجوم مربوط به طالع «سعد» و «نحس» است که اگر فلان ستاره در فلان شرایط باشد «سعد» است و در فلان ستاره باشد «نحس» است؛ چه کسی می‌میرد؟ چه کسی به دنیا می‌آید؟ زندگی چیست؟ گرانی چیست؟ ارزانی چیست؟ سقوط چیست؟ ثبوت چیست؟ هبوط چیست؟ اینها را از حالات کواکب به دست می‌آوردند که این دو قسمت دارد.

  • همایون سلحشور فرد

173

فرمود من بشر را آزاد گذاشتم، این آزادی راه کمال اوست، «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»(1) هیچکس در دین مجبور نیست؛ یعنی تکویناً آزاد است، چون هر راهی را که انتخاب کند به اختیار خودش باشد و کمال او هم در همین است.

اما این ـ معاذ الله ـ به معنای اباحه‌گری نیست که هر کسی هر حرفی خواست بزند و هر کاری خواست انجام دهد که این به عنوان آزادی بیان یا آزادی قلم باشد، وگرنه «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٭ ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ»(2) بگیر و ببند الهی برای چیست؟

همین خدایی که می‌فرماید «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»، می‌گوید بگیرید و ببندید و بزنید!

پس این «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» یعنی بشر را من آزاد خلق کردم یا به طرف حق یا به طرف باطل؛ هیچ جبری نیست، انسان مجبور است که آزاد باشد، این از بهترین نعمت‌های الهی است.

فرمود آزادیِ او در اختیار او نیست، ما او را مجبور کردیم که آزاد باشد، ما او را این‌طور خلق کردیم. هیچکس نمی‌تواند جلوی آزادی خود را بگیرد؛ یعنی یک کار بدون اراده انجام دهد.

همان‌طوری که دو دوتا پنج‌تا مستحیل است، اگر کسی بخواهد کارِ بی‌اراده انجام دهد مقدورش نیست ...

  • همایون سلحشور فرد

172

در بیانات نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) است کسی دنیا را مذمّت کرده، فرمود «أَیُّهَا الذَّامُ‏ لِلدُّنْیَا»(1) ای کسی که داری دنیا را مذمّت می‌کنی! چه عالَمی زیباتر از دنیا؟! چه عالمی راستگوتر از دنیا؟! کجای آن بد است؟

او اگر چهارتا جمال را به شما نشان داد، بیمارستان و گورستان را هم به شما نشان داد، او که کار بدی نکرده است؛ این «مَتْجر» اولیای خداست، هر کس به هر جایی که رسید در همین دنیا رسید؛ ذرّه‌ای خلاف و دروغ و فتنه در دنیا نیست.

بله، او اگر پارک را نشان دهد و گورستان را نشان ندهد و اتاق سالمندان را به شما نشان ندهد، می‌گویید او فریبکار است؛ لذا فرمود «مَا الدُّنْیَا غَرَّتْکَ‏ وَ لَکِنْ‏ بِهَا اغْتَرَرْتَ»(2)، او شما را فریب نداد، او راستگوترین راستگوهای این نشئه است، شما فریب خوردید.

اگر او غدّه‌های سرطانی را به شما نشان نداده بود، بیماری‌های «صعب‌‌العلاج» را به شما نشان نداده بود، می‌گفتید فریبکاری کرده، اما دارد همه را به شما نشان می‌دهد.

این‌طور نیست که فقط مدرسه و پارک را نشان دهد و بیمارستان و گورستان را نشان ندهد؛ همه را به شما نشان داد فرمود: «مَا الدُّنْیَا غَرَّتْکَ‏ وَ لَکِنْ‏ بِهَا اغْتَرَرْتَ» این «مَتْجر» اولیاست.

پی نوشت ها:

1.     نهج البلاغه، حکمت131

2.     نهج البلاغه، خطبه223

درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره صافات، آیات 21 الی 34

متن کامل جلسه

صوت کامل جلسه

لینک در وبلاگ کشکول حکمت

  • همایون سلحشور فرد

171

شما مستحضرید همه نعمت‌ها را ذات اقدس الهی برای بشر فراهم کرده است، فرمود همه بشر عائله من هستند و من باید روزی همه را تأمین کنم و تأمین هم کرده است «ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ رِزْقُها»(1) که با «عَلَی» تعبیر کرده.

فرمود تمام مار و عقرب عائله من هستند، چه رسد به فقرای شرق یا غرب، من روزی همه را تأمین می‌کنم؛ اما می‌بینید قسمت مهمّ درآمد روی کُره زمین به وسیله همین مستکبران صَرف هزینه جنگ است.

همین آمریکا، همین اسرائیل، همین مستکبران پنج به علاوه یک و دو و سه و چهار و پنج و همینها!

شما بودجه‌های نظامی اینها را نگاه کنید، می‌بینید اکثر بودجه کُره زمین صرف آدم‌کشی است؛ این کارخانه‌های اسلحه‌ آدم‌کشی سه شیفته دارند کار می‌کنند.

اگر مردم عاقل باشند، این [وضع] دنیای ویران و خراب می‌شود؟ ...

  • همایون سلحشور فرد