وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد

این وبلاگ تجمیع وبلاگ های جداگانه قبلی ام است

بایگانی

۹۹ مطلب با موضوع «کشکول حکمت های قرآنی» ثبت شده است

223

اگر معنای «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» (1) این باشد که در نظام شریعت، هر کس بی حجاب بود، بود، هر کس بی حیا بود، بود، این می‌شود اباحه‌گری.

این «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ» (2) پس برای کیست؟، این بگیر و ببندهای قیامت پس برای چیست؟

  • همایون سلحشور فرد

222

قبلاً (1) گفته شد عقل هیچ کاره است؛ از چراغ چه کاری ساخته است؟ از آفتاب چه کاری ساخته است؟ آفتاب فقط راه را نشان می‌دهد، عقل فقط می‌فهمد.

آنکه مهندس است خداست، آنکه راه‌ساز است خداست، آنکه صراط آفرین است خداست؛ فرمود «صِرَاطِی» (2)

عقل که می‌گوید من خلق شدم نمی‌دانم از کجا آمدم، به کجا دارم می‌روم، من یک راهنما می‌خواهم، عقل می‌فهمد که نمی‌فهمد.

مهمترین و قویترین و دقیق‌ترین برهان ضرورت وحی و نبوت را حکما اقامه کردند؛ بعد به علم کلام آمده، بعد به جاهای دیگر رسیده.

فرمود ما از جایی آمدیم، نمی‌دانیم کجاست؛ بعد به قول حافظ آن قدر هست که بانگ جرسی می‌آید؛ این قافله که دارند می‌روند، زنگ گردن شتر آن ها به گوش عده‌ای می‌رسد:

کس ندانست که منزلگه و مقصود کجاست    آن قدر هست که بانگ جرسی می‌آید (3)

  • همایون سلحشور فرد

221

در چند جای قرآن کریم (*) ذات اقدس الهی فرمود این ها شما را به شگفتی وادار نکنند، اینها حسنه نیست، اینها تکاثر است، کوثر نیست.

نگویید حالا فلان شخص که اهل نماز و روزه نیست، وضع مالی‌ او خوب است.

آیه 55 سوره «توبه» این بود: «فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ»؛ اینها همان ابزار بلای اوست، شما دو روز صبر کن ببین، چه گرفتاری به سراغ او خواهد آمد.

پس این‌‌چنین نیست که اگر کسی کج راهه رفته و وضع مالی‌ او خوب شد، انسان بگوید این حسنه دارد؛ فرمود این داشتن تکاثری، شما را به شگفتی وادار نکند.

  • همایون سلحشور فرد

220

«تقوا» همان «وقایه» است، سپر را می‌گویند «وقایه»؛ یعنی همیشه سپر در دست شما باشد که تیر به شما نخورد.

روایت نورانی که ائمه فرمودند «أَلنَّظرَةُ سَهمٌ مِن سِهَامِ إِبلِیس» (*) مستحضرید که همه اینها تمثیلی است، تعیینی که نیست؛ اینکه فرمود: نگاه به نامحرم - چه مرد به زن و چه زن به مرد- تیری از طرف شیطان است، این یک تمثیل است.

  • همایون سلحشور فرد

220

اینکه در دعاها از خدا علم نافع می‌خواهیم یا به خدا از علم غیر نافع پناه می‌بریم، برای آن است که یا آن علم نافع نیست (مثل سِحر و شعبده و جادو و علوم دیگری که سودمند نیست) یا نه، علم «فی نفسه» نافع است ولی عالِم از او طرفی نمی‌بندد.

اینکه گفته می‌شود «أَعُوذُ بِکَ مِن عِلمٍ لا یَنفَعُ» (1) ... یعنی علمی که اصلاً نافع نیست یا نافع است ولی این شخص، انتباه ندارد و بهره نمی‌برد؛ در هر دو حال از چنین علمی باید به خدا پناه برده شود  ...

  • همایون سلحشور فرد

218

عده‌ای می‌گویند ما علم دینی نداریم؛ عالِم ممکن است متدیّن باشد، ممکن است غیر متدین باشد.

ولی حق این است که علم غیر دینی نداریم؛ علم، دینی است، حالا عالم ممکن است متدین باشد یا ممکن است متدین نباشد.

حالا اگر کافری هست که در شرح حال امام صادق(سلام الله علیه) مدتی زحمت کشیده، این علم، علم دینی است، ولو آن دانشمند کافر باشد.

  • همایون سلحشور فرد

216

اینکه می‌فرماید شیعیان ما اولوا الالباب هستند؛ یعنی ای شیعه! بکوش «اولوا الالباب» باش!

اینکه فرمودند «أَلعُلَمَاءُ بَاقُونَ» درست است که جمله خبریه است و «العلماء» می‌شود مبتدا، «بَاقُونَ» می‌شود خبر؛ ولی حضرت در صدد این است که بگوید «نمیر! نپوس!»؛ این جمله، جمله خبریه‌ای است که به داعی انشا القا شده.

حیف آدم است که بپوسد؛ فرمود: کاری بکن که باقی باشی.

راه باقی بودن این است که «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ» (1) یک چیز «عنداللهی» تهیه کنید، اگر کسی چیز «عند اللهی» تهیه کرد، واقعاً باقی است.

  • همایون سلحشور فرد

215

بر اساس آن بحث هایی که قبلاً گذشت، ما علم غیر دینی نداریم؛ زیرا علم، معرفت جهان است، این یک؛ جهان هم فعل خداست، دو.

چطور بررسی فعل امام می‌شود دینی، بررسی فعل خدا دینی نیست؟

اگر پژوهشگر و محقّقی در حوزه وقت خود را صَرف کرده که ببیند وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) چه کارهایی را کرده ـ سعی او مشکور ـ بحث او بحث دینی است یا نه؟ یقیناً دینی است.

این بحث کرده ببیند امام صادق(سلام الله علیه) چه کارهایی کرده، حالا استادی در دانشگاه عمر خود را صَرف کرده ببیند خدا در عالم چه کار کرده، این فرض ندارد دینی نباشد، ما علم غیر دینی نداریم.

  • همایون سلحشور فرد

214

مطلب دیگر هم حرف هایی است که جناب ابوریحان بیرونی در «تحقیق ماللهند» دارد در مدتی که ایشان در هند زندگی می‌کردند.

ابوریحان بیرونی می‌گوید ما از علمای هند یک گِله داریم و آن این است که در خاورمیانه، بعد از جریان نوح، خلأیی احساس می‌شد، یک حادثه تلخی بود که به هر حال، خاورمیانه را الحاد و شرک فرا گرفته بود.

وجود مبارک ابراهیم (سلام الله علیه) قیام کرد، با مسأله وثنیّت و صنمیّت و صابئین بودن و مانند آن احتجاج کرد، اثر نکرد؛ «هَذَا رَبِّی»، «هَذَا رَبِّی»(1) را به نحو جدال احسن فرمود، اثر نکرد، با آزر (2) و آزری ها درافتاد اثر نکرد.

سرانجام ضرورت اقتضا کرد که دست به تَبر کرد و «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاّ کَبیراً»(3) آنها مراسم آتش سوزی و ابراهیم سوزی راه انداختند و گفتند «حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَکُمْ»(4) که وجود مبارک ابراهیم این را هم تحمّل کرد و بر امواجی از آتش رفت و ندای «یَا نارُ کُونی بَرْداً وَ سَلاماً»(5) به اهمیت مکتب ابراهیم (سلام الله علیه) گواهی داد.

آن روز گرچه مثل امروز رسانه‌های گروهی و فردی و شخصی آسان نبود، اما خبر آن قدر مهم بود که در مدت کوتاهی کلّ خاور میانه را گرفت، کلّ خاورمیانه فهمیدند جریان ابراهیم خلیل برای چیست؛ با استدلال اثر نکرد با تبر اثر نکرد، آن معجزه اثر کرد.

  • همایون سلحشور فرد

213
بدون وقت قبلی جایی نروید! 

در آیه 53 سوره مبارکه «احزاب» آنجا ملاحظه فرمودید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلى طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ»

فرمود شما هر وقتی بخواهید خدمت حضرت بروید، باید وقت قبلی بگیرید، این ‌طور نیست که سرزده به سراغ حضرت بروید.

اصلاً ادب دینی این نیست که انسان بدون وقت قبلی به سراغ کسی برود، اگر بدون وقت قبلی به سراغ کسی رفت و صاحب‌خانه عذر داشت، وقت ملاقات نداشت و کار داشت و گفت ببخشید الآن فرصت ندارم، این نباید به او بر بخورد؛ «وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ» (1)

فرمود اینکه ما می‌گوییم «یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» (2) و «یُزَکِّیکُمْ»، «تزکیه» تنها تقوای فردی نیست؛ ما اگر وقت قبلی نداشتیم، قرار قبلی نداشتیم و به سراغ کسی رفتیم، او فرصت نداشت که ما را بپذیرد و گفت ببخشید! الآن وقت ندارم، ما نباید گِله کنیم.

  • همایون سلحشور فرد